امروز از پشت پنجره ام دیدم
برگی دیگر از درخت های پاییز زده حیات م
افتاد
و واژه هایم را بیقرار نمود
این آوارگان دشت کاغذی
بی محابا در کنار هم ردیف شده اند
تا جمله های تکرار شده ی ذهن م را برایت بسازند
زیبای من!
این خاک با باران های بی وقفه ام غریبی
می کند
شاید در این دیار
واژه "عشــــق" هنوز بزرگ نشده است.
"مهدی جابری"
:: بازدید از این مطلب : 800
|
امتیاز مطلب : 445
|
تعداد امتیازدهندگان : 106
|
مجموع امتیاز : 106